بارگاه استغنا

بیار باده که در بارگاه استغنا / چه پاسبان و چه سلطان چه هوشیار و چه مست

بارگاه استغنا

بیار باده که در بارگاه استغنا / چه پاسبان و چه سلطان چه هوشیار و چه مست

بارگاه استغنا

در این بارگاه دست نیازی خالی بر نمی گردد

آخرین مطالب

از سر کودکی

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۲ ق.ظ

همیشه فکر میکردم که از اول چیزی نبوده ام

برای همین بود که

از بچگی هایم می گفتند:

تا بچگی نکنی،بزرگ نمی شوی

اما حالا

طمع ها و حسدهایم بزرگ ترم شدند

این روزها از سایه هایشان می ترسم

ای کاش در این شب

آغوشی برایم باز شود

تا دیگر جدایم نکنند

این غولهای دوران کودکی


منتظر امشبم

که با پاهای کودکانه ام

برسم به آستان بزرگی ها و بگویم

خسته شده ام از بچگی هایم

به قدری بزرگم کن

که دیگر قدر خود بدانم

یا عظیم و یا قدیم

الغوث الغوث...

 

التماس دعا

  • سجاد ایام

نظرات  (۱)

اما امروز هوسهایم بزرگ شده اند...
عالی بود. عالی
پاسخ:
سلام ممنون.
بزرگوار وبلاگتون را نمی دید؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی